شهاب عباسی بار دیگر با همان تجربه خنده بازار در سری جدید «دست انداز» به شکل نسیم برگشته تا شمایل متفاوت از برنامه های طنز تلویزیونی را برای مخاطب ترسیم کند.
این شمایل متفاوت در برنامه های طنز و سرگرمی همین شبکه مثل «خندوانه» و «دورهمی» که حالا ساختار مسابقهای یافته معنا میشود وگرنه ساختار «دست انداز» در واقع تکرار همان مدلی است که از «خنده بازار» شروع شد. با این حال به نظر میرسد که اگر کمی با تساهل به این برنامه نگاه کنیم هنوز این تکرار به تکراری شدن ملال انگیز نرسیده و حتی میتوان ماهیت طنازانه آن را به دلیل رویکرد نقادانهای که دارد کارآمدتر از طنز و کمدی موجودی در برنامههایی مثل خندوانه و دورهمی دانست که در پس سرگرمی به دنبال آگاهی نیز است. به عبارت دیگر میتوان به برخی جزییات برنامه «دست انداز» انتقاد داشت از جمله تکرار همان تیم قبلی و عدم تغییر و تحول در کستینگ برنامه یا پررنگ و تکراری بودن برخی از آیتمها که توازن فرمی و مضمونی برنامه را بهم میزند و در نهایت حجم بیشتر برنامه به شبیه سازیها اما کلیت برنامه که یک مجموعه طنز را شکل داده قابل تأمل و توجه است که هم میتواند خنده بر لب مخاطب بنشاند و او را سرگرم کند هم به دلیل رویکرد انتقادی به برخی مسائل عمومی و مدیریتی کشور یا نقد برخی کنشها و رفتارهای اجتماعی، تلنگری به مخاطب میزند یا از فشار روانی او در این شرایط سخت روزگار کم میکند.
شاید مهمترین آیتم یا الگوهای کمدی استفاده شده در این برنامه، شبیه سازی چهره های تلویزیونی یا شخصیت های مشهور و سلبریتی باشد. آیتمی که بیشتر شوخی با برنامهها و افراد است. مثل شوخی با بهمن هاشمی و برنامه اش یا شوخی با خوانندهها و آهنگ هایشان. آیتمهایی که مبتنی بر مدل تقلید و بازسازی کاریکاتوری کاراکترهاست و مخاطب به واسطه شناختی که از چهره های واقعی این کاراکترها دارد از این قیاس میخندند. گرچه طعم نقد هم در همین آیتمها وجود دارد مثلا تغییر طنازانه ترانه های معروف خوانندگان پاپ و تبدیل آن به شعر طنز انتقادی. در واقع در اینجا به نوعی از طنز کلامی هم در کنار طنز حرکتی و رفتاری هم استفاده میشود. کاش در کنار این تنوع آیتمها که ۶ آیتم مستقل است تنوع محتوایی طنز هم وجود داشت تا دامنه مضامین طنازانه در برنامه گسترده تر بود. همچنین اگر لا به لای آیتم های استودیویی اگر از لوکیشن بیرونی و در فضای باز هم استفاده میشد تنوع بصری و مکانی این مجموعه غنی تر میشد. گرچه یکی از خلاقیت های فرمی در این سری استفاده از دکورهای مجازی بود که هم قاب های بصری جذابی ایجاد کرده بود و هم یک ایده خلاقانه تازهای بود که میتواند فصل باب تازهای در ساختار فرمی مجموعه های طنز باشد.با این همه به نظر میرسد مجموعه «دست انداز» از قابلیت های طنازانه خوبی برای جلب مخاطب برخوردار است و میتوان آنها را سرگرم کند. پرداختن به چالشها و مسائل روز جامعه یکی از بخش های خوب این مجموعه است که کاش حجم بیشتری به خود اختصاص میداد. در نهایت میتوان گفت مجموعه طنز «دست انداز» یک طنز خودمانی و خودانتقادی است که جای آن در تلویزیون و بین برنامه های سرگرم کننده خالی بود.
نژلا پیکانیان