حسن سلطانی قانع مهمان برنامه «شب نشینی» شده و درباره چگونگی آغاز به کارشان صحبت کرد.
به گزارش پایگاه خبری هنر مانا ،برنامه گفتوگو محور «شب نشینی همچون شب های گذشته بر روی آنتن زنده شبکه جام جم رفت و حسن سلطانی قانع مجری قدیمی و چهره آشنای سحرهای ماه رمضان به عنوان مهمان معرفی شد. سلطانی گفت: دنیا دار ابتلا است. اما این ابتلاها علامت و نشانه ماندن و کسل شدن نیست بلکه آدم را منزل به منزل میبرد تا به مراحل بالاتر برسد. هرچه یک مرحله بالاتر میرویم به سختی های دوره قبلی خود میخندیم و میفهمیم اگر آنها نبود به پله بالاتر نمیرسیدیم؛ همانطور که وقتی باران میآید باید رعد و برق را از سر بگذرانیم تا نشاط را حس کنیم. خوش گذشتنها در دنیا آنی و مقطعی است اما در مراسم امام حسین تلخ ترین غمها از دل انسان زائل میشود. در لجن های دنیا زیاد میافتیم. خدا در ماه های معنوی بنده را به سمت خود میکشاند تا بارانی را بر سر و روی او بباراند.
وی ادامه داد: ماه محرم فرصت مغتنمی است؛ وجه اشتراک ما با همه انسانها این است که همگی خلق خداییم و همگی مصنوع خالق خود هستیم و باید همگی برای از بین رفتن این ویروس دعا کنیم.
گوینده خبر قدیمی درباره دوران کودکی اش بیان کرد: پدرم راننده بیابان و مادرم خانه دار بود. شش تا برادر بودیم و البته یک خواهر هم دارم که بعد از اردواج من به دنیا آمد. فاصله سنی خواهرم و پسرم یک سال است.
سلطانی قانع اظهار داشت: همه کودکی ما با بازی بیرون از خانه بود نعمتی که بچه های امروز آن را ندارند. گاهی تلویزیون را از خانه همسایه میدیدیم و بازی هایمان طوری بود که رشد و استعداد ما را نشان میداد اما در همین ایام خانوادهها جلسات و روضه های هفتگی خانگی را شرکت میکردند و ما با اینگونه جلسات مانوس شده بودیم. کلاس های قرآنم از دوران کودکی و نوجوانی به یکی از مهمترین بخش های زندگی ام تبدیل شد.
وی درباره چگونگی آغاز به کارش گفت: وقتی وارد تلویزیون شدم مجرد بودم. اولین گوینده تلویزیونی مرکز همدان شدم. ابتدای اردیبهشت مرکز همدان فراخوان جذب خبرنگار و گوینده زد و من هم به رادیو بسیار علاقهمند بودم به همین دلیل در این وره شرکت کردم. در دوران نوجوانی ام یک رادیوی توشیبا داشتیم که وقتی پدرم خانه نبود به آن گوش میکردم؛ صدای نادری و احمدی را دوست داشتم و آنها همیشه خبر نیمه شب رادیو را میخواندند. در مدرسه هم کتاب هایم را با لحنی زیبا میخواندم در مراسمها هم پشت میکروفن صحبت میکردم و در حسینیه محله هم همواره پشت میکروفن بودم. وقتی برای گویندگی تلویزیون تست دادم همه تعجب کردند اما با این حال قبول شدم و در خردادماه قرار شد برنامه رویدادهای هفته همدان ساخته شود و از آن زمان کار را در جلوی دوربین آغاز کردم.
گوینده خبر پیشکسوت بیان کرد: مدیر گروه معارف و سردبیر گروه مذهبی بودم. از 6 هزار نفر تست گرفتم و 35 نفر را قبول کردم. شریفی مقدم و خسروی از جمله کسانی بودند که من تأییدشان کردم.
سلطانی با یادآوری خاطرات گذشته اش افزود: آدمی همیشه افسوس از دست رفتهها را میخورد. این غفلت همیشه در زندگی انسان هست ولی در واقع باید از لحظه لذت ببریم. از جوانی لذت نبردیم اما اندوخته های زیادی از آن دوران داریم. حرفه ما همیشه متنوع است و هرروز موضوعات جدیدی را با آن سپری میکنیم که این موضوع جذابیت حرفه اجرا است.
وی ادامه داد: تلفنی روی میز اجرا برای ارتباط خطی با پشت صحنه وجود داشت. یک بار از تلفن استفاده جالبی کردم. امام خمینی (ره) در بیمارستان عمل باز قلب داشتند قرار بود متنی که آقا احمد نوشته بودند را روی فیلم بخوانم اما زنگ زدم به همسرم در خانه و از او خواستم از دیوان حافظ غزل «تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد» را برایم بخواند و آن روز این ابیات را در آن موقعیت اجرا کردم که بازخوردهای مثبتی را هم دریافت کرد.